«سلامت را نمىخواهند پاسخ گفت»
سرها سخت مشغول است
«وگر دستِ محبّت سوىِ كس يازى»
به اكراهِ فراوان دست بر مىدارد از
رايانه و ماشين حساب و چُرتكه و غيره،
كه فكرش پهلوىِ پول است!
×××
رفيقا، نازنينا، اى پدرجانا!
رسيده فصلِ تابستان و وقتِ «ثبتِ نام» آمد
مديرانِ عزيز و پُر تلاش و سختكوش نوعى از برخى مدارس را
زمانِ كوششِ جدّى شد و ايّام
تقريباً به كام آمد!
به «غير انتفاعى» سخت مىكوشد مدير اينك
و توىِ گاو صندوقاش
ترافيكى سترگ و سخت سنگين است از دستِ
هزاران، صد هزاران قطعهها از اسكناس و چك!
×××
و در اين سوى، يك خانه
دگر از فرش و مبل و كاسه، من شعر ملمع قاچ چاي- قند آل! شعر طنز حمید آرش آزاد...
ما را در سایت شعر ملمع قاچ چاي- قند آل! شعر طنز حمید آرش آزاد دنبال می کنید
برچسب : روىِ,اخوان,ثالث,ثبتِ,نامستان,پولستانى,حمید,آزاد, نویسنده : okhtai بازدید : 93 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 5:13